عطرم تموم شده بود و از این فرصت استفاده کردم و از سِفورا که هی میگفت بیا ماه تولدت یه کادو انتخاب کن، عطر سفارش دادم.
امروز اومد. هرمس. باغی کنار نیل. بهش نگاه میکنم و یادم میاد اولین عطر هرمسم رو از بندر عباس خریدم، باغی در مدیترانه. ۱۲۵ هزار تومن بود و به نظرم کلی گرون میومد. واسه همین یه مدت استفادهش نمی کردم و همین جوری فقط نگاهش میکردم.
یادم اومد صدرا یواشکی ازش میزد چون بوش خیلی یونیسکس بود.
بعد یاد صدرا اینقدر پررنگ شد که همه عطرها فراموش شدند و اشک جاش رو گرفت
اینجور وقتها فکر میکنم خوبه که سالمن. گیریم اون سر دنیا و دور از من.
چی کار کردی با ما که به زنده بودن عزیزانمون اون سر دنیا دلخوشیم.
زنده باشم ذلتت رو ببینم
زنده باشم ذلتت رو ببینم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر