زندگی شلوغ آمریکایی - آن هم از نوع منطقه خلیج - در ترکیب سوشال مدیا با کپشنهای مینیمالیستی و مخاطبان دست به موبایل، باعث شد کلا اثری ازم اینجا نباشد. حالا ببینم تا چند وقت دیگر همینطور کجدار و مریز میتوانم ادامه بدهم!
خب سال نو شد و یک ماهی هم ازش گذشت حتی. فکر کردم صرفا رزولوشن سال جدیدم را بنویسم. راستش خیلی فکر کردم، فکر کنم هیچ هدفی ندارم دیگر! بعد از کلی فکر کردن، به این نتیجه رسیدم:
- ورزش را شروع کنم
- سنتور را شروع کنم.
- سالمخواری کنم!
- لباسهای به درد نخورم را دور بریزم.
- کلا زندگیم سبکتر بشود!
- همینجوری که الان هستم به دوست داشتن آدمها ادامه بدهم و حتی بیشتر سعی کنم خودشان و شرایطشان را درک کنم!
مورد ۱ و ۲ طبعا به طور خاص مربوط به نیمه دوم ساله :)
.
به سال ۹۵ که نگاه میکنم میبینم خوب رشد کردهام. طبعا میشد بهتر باشم. اما همین قدری که بودم هم خوب است. دیگر آن موجود کمالگرای ناراضی نیستم. این طور نیست که همه چیز به نظرم خوب باشد، طبعا بدی ماجرا را میبینم، اما از کنارشان رد میشوم و سرم را توی کتابم فرو میکنم.
.
اضافهشده:
.
اضافهشده:
الان برگشتم چند تا پست آخر رو خوندم! و متوجه شدم که اینکه چند ماهی حوالی ژانویه و فوریه حالم نابود رو مثل اینکه یادم رفته بود :) خب همینم اتفاق خوبیه. اینکه آدم حال بدش رو یادش نباشه. عمر غصههامون کوتاه باشه و بیشتر کتاب بخونیم.