این روزها که سعی کردهام به زندگیم برنامهای بدهم، این روزها که زندگیام اجازه داده آرامشی پیدا کنم، بیشتر به خودم فکر کردهام. کتاب بیشتر خواندهام و با خودم بیشتر فکر کردهام. این روزها خودم را بیشتر دوست دارم. هنوز خیلی مانده تا به آن هدفهایی که برای خودم تعیین کردهام نزدیک شوم اما به نظرم در مسیر خوبی دارم میروم.
سال پیش تصمیم گرفتم سنتور و کونگفو را شروع کنم. سنتور را زودتر و کونگفو را دیرتر اما بالاخره هر دو را شروع کردهام. امسال سر کار رفتهام. کارم را خیلی دوست دارم و تقریبا هر ماه چیز جدیدی یاد میگیرم. هنوز به این فکر میکنم که دوست دارم در یک دانشگاه خوب، در زمینهای که دوست دارم، پیاچدی بخوانم اما بخشی از ذهنم درگیر این شده که شاید دلیل خواستنم این است که دلم میخواهد محصل باشم چون در ذهنم محصل بودن همراه با حس خوب مدرسه رفتنی است که خیلی دوستش دارم. از طرفی دوست ندارم درگیر اضطراب امتحان و ددلاین مضاعف شوم چرا که مهاجرت به اندازه کافی برایم اضطراب و انتظار آورده که دلم بیشترش را اصلا نمیخواهد. فعلا درسهای آنلاین را برای خودم میخوانم و میدانم که فعلا فعلاها جای یادگرفتن دارم و همین خوشحالم میکند
.
زندگی با کاوه و گربه آرام و خوب است. ما هر دو ورزش میکنیم و کمتر بیرون غذا میخوریم و بیشتر هم را بغل میکنیم. گربه بیشتر لم میدهد و خودش را برای ما لوس میکند و دل ما را میبرد.