۱۳۹۴ مهر ۲۴, جمعه

تلاش برای بودن و نوشتن :)

چند بار می خواستم بنویسم 
از اول مهر
از زندگی جدید
اما الکی سرم شلوغ بود
الکی یعنی به نظر خودم هنوز خیلی وقت تلف می کنم اما خب وقت نمی کنم. 
یک ماهی است که دانشگاه شروع شده و من خوشحالم
درس های این ترم را خیلی دوست دارم. اگر در آینده قرار باشد همین کارها را بکنم خیلی لذت بخش می شود :)
اما هنوز کار دارد تا دستم بیاید چطور از وقتم بهتر استفاده کنم.
کتاب هم خیلی کم می خوانم این روزها
تیاتر هم که خوب و عالی است
کلی نرم افزار هم هست که باید یاد بگیرم.
و کلی کارهای نکرده
با آقای کا زندگی خوش می گذرد و دلتنگی آن موجودات دوست داشتنی که در ایران گذاشتم همچنان هست. 
هر دوتامون از اون چیزی که فکر می کردیم تو مسائل خونه تنبل تریم :) خیلی سخته خونه رو تمیز نگه داشتن و تلاش برای تو خونه غذا خوردن

و ما در چنین وضعیتی از زندگی که تازه به نظر من هنوز خیلی هم سرمون شلوغ نیست تونستیم یک پیاز رو تو یخچال بگندونیم!

هیچ نظری موجود نیست: