۱۳۹۲ فروردین ۲۷, سه‌شنبه

.

خب رژیم آهسته‌‌ام هم فرستادم قاطی باقالی‌ها! امروز هم پنیر پیتزا خوردم و هم شام ژامبون‌دار در کافه! به به! اما امروز حالم بهتر بود! گوشواره گذاشتم دوباره!

حوصله سر کار رفتن ندارم! اگر می‌شد کلا بی‌خیال همین دو زار پول شوم، ول می‌کردم می‌رفتم! حالا الان هم فکر می‌کنم حداکثر تا آخر خرداد بروم. بعدش ول‌گردی‌های خودم را داشته باشم! کاش بشود.

دلم سفر می‌خواهد! دلم هزار تا کار دیگر می‌خواهد! عصبی می‌شوم وقتی که سر کارم اما حواسم جای دیگری است. عصبی می‌شوم وقتی راضی نیستم از زندگی! 

هیچ نظری موجود نیست: