از فانتزیهام اینه که یه روزی تولدم باشه. تو یه رستورانی با چند تا از دوستامون جمع شده باشیم و یهو تو کادوت رو رو کنی! بری درو باز کنی و اون آقای پیری که آکاردئون میزنه و شبیه ویگن میخونه رو بیاری تا "ستاره امشب کسی ندیده" رو بزنه و من از خوشحالی رو زمین نباشم. تصورش هم دوست دارم.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر