یه بار شادیِ گودر! یه چیزی گفته بوده مبنی بر اینکه با وجود روزی به اسم مادر مخالفه! از این جهت که کلی بچه هستند که کسی غیر از مادر سرپرستشونه، پیش پدر یا مادربزرگشون هستند یا حتی سرپرستی غیر از پدر و مادر خودشون دارند. یه سری زوج گی هم هستند که سرپرستی یه بچه رو قبول کردند و اساسا مادری شاید نشه تعریف کرد تو ماجرا! خلاصه واسه ماهایی که تو ایرانیم شاید خیلی ملموس نباشه! یا شاید بگیم خب روز مادر هم باشه این چیزا هم باشه، خلاصهش اینکه هر از چندگاهی به حرف شادی فکر میکنم! نه که بگم قبولش دارم یا ردش میکنم، اما به نظرم حرفیه که میشه روش فکر کرد. به نظرم مهمه که آدم به بچههاش این چیزا رو بگه!
۱۳۹۱ اردیبهشت ۲۳, شنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر