رویایی بوده که خیلی نزدیک بوده. آنقدر نزدیک که شیرینیش زیر دندان حس میشده. و خب حالا مثل یک سراب، مثل یک غبار، همانطور که نزدیکش شدیم گم شده. دنیا اما تمام نشده. قرار هم نیست تمام بشود! قرار هم نیست کسی کم بیاورد و جر بزند! چند بار هی گفتم "زیباترین ترانه را هنوز برایت نخواندهام" ؟؟ چرا نباید بگوییم زیباترین ترانه را هنوز نخواندهایم؟ چرا به دنبال زیباترین ترانه نمیخواهیم برویم؟
.
امروز برای خودم کتاب جدید "آنا * گاوال* دا" را خریدم! امروز وسط کتابها قدم زدم! پسفردا امتحان دارم و کتابها از روی میز چشمک میزنند. فردا قرار است روز بهتری باشد. میخواهم بروم آرایشگاه! میخواهم بروم قدم بزنم برای خودم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر