۱۳۸۹ خرداد ۶, پنجشنبه

تو ا قاسم چه میدونی؟ فکر کردی قاتله؟ قاچاقچیه؟دزده؟ آدم کشه؟ اونم برا ای مملکت زحمت کشیده، تو که خوزستانی نیستی...جنگ که تموم شد رفتی سر خونه زندگیت. ولی او موقع تازه اول بدبختی ما بود. نه کار بود نه آب بود نه برق بود. ننه چرا ا دامادت حرف نمی زنی؟ چرا نمیگی که یه تنه خرجی هممونه میداد؟ فهمیدی با پسرات کاری ندارن خیالت راحت شد؟ مالک خوشحالی؟ مالک...مهدی راضی شدین؟ خو ای آقا شهادت میده تو هم آزاد میشی. شما که قاسم ه میشناسین. بگین قاسم چند تا شغل عوض کرد. ننه یادته وقتی شاهین ه زاییدم قاسم چه حال و روزی داشت. یه آمپول نبود که به ای بچه بزنه. اگه بود الان سالم بود. تو خیال کردی قاسم برا خوشگذرونی و عیاشی می خواد بره اونور آب؟ اونوقت که وقت خوشگذرونیش بود کنار جاده آب می فروخت، حمالی می کرد. به‌خدا ما چیز زیادی نخواستیم. می‌خوایم بریم یه جزیره که سرمون تو لاک خودمون باشه. کار باشه. امنیت باشه. آب باشه. چرا همتون خفه شدین خو؟. نترسین کسی با شما کاری نداره. فقط قاسم ه اعدام می کنن.شما همتون آزادین
خوش به حال غیرتتون.


ارتفاع پست- ابراهیم حاتمی‌کیا

۲ نظر:

آقای حواس‌پرت گفت...

in film hamishe baes shode boghzam negireo gerye konam
kolan fil, har filmi, yeho baes mishe boghzam begire, bazi vaghta ye dialog e sade
juri ke ba'zan stress migiram ke ba digaroon film bebinam chon momkene doostan began taraf divanast! khob mage chy shd alan ke zad zire gerye????
man asheghe in filmam

leilak گفت...

احســـان؟ یا خودت خیلی گیر میدی به خودت یا دوروبریات واقعا یه چیزیشون میشه :)