۱۳۸۹ خرداد ۴, سه‌شنبه

مشتی گرت از خاک وطن هست به سر کن

می‌خوای بخند و بگو ترسیدم و زرد کردم و به خیال خودم دارم عکس‌العمل نشون می‌دم یا چی. می‌خوای بخند و بگو از اول این‌جای کارت اشتباه بود و اصلا از اول اشتباه کردی پا شدی رفتی رای دادی یا چی! اما این روزا من در‌به‌در دنبال دستبند سبزی می‌گردم که پارسال دستم نذاشتم. این روزا من صدای پخش ماشینو بلند می‌کنم و می‌ذارم "از خون جوانان وطن" شجریان بپیچه تو خیابون. که بازم یادمون بیاد "قامت سروشان" را.

هیچ نظری موجود نیست: