۱۳۸۹ اردیبهشت ۴, شنبه

و هر سازی که می‌بینم بد‌آهنگ است

این گذشته‌ی مسخره‌ی سرگشته این روزها بدجوری سرش را درون احوالاتم کرده. همین روزها که برای خودم هزارجور سرگرمی جور کرده ام.
رفته ام سراغ تقویم م. همان تقویم زرشکی سال هشتادویک که از هر از چندگاهی دردهای بی‌مخاطبم را نوشته ام درش!
شاید بازخوانی اش کردم. اینجا. محض این‌که یادم بماند. محض این‌که یادم بماند. محض این‌که یادم بماند.

تمام

۱ نظر:

Unknown گفت...

لیلا جان شرمندم به خدا این روزا تو عمق بی حوصلگی به سر میبرم فرصت نشد بیام عرض ادب و شاد باش نوروز بکنم.
ولی نوشته هات رو تو گوگل ریدرم همیشه دنبال میکنم
روزهای سبزی داشته باشی

میلاد