۱۳۸۷ مهر ۲, سه‌شنبه

سپهر امروز رفت کلاس سوم. از مدرسه که برگشت همین جوری کتاباشو یه ورقی زدم. تعلیمات اجتماعی شون هنوز ماجرای سفر خانواده ی آقای هاشمی از کازرون به نیشابوره! فقط یه کم تغییر کرده. مثلا خونه شون مبل داره و تهران که رفتن سوار مترو هم شدنو از اینا. اما یه تغییرش خیلی به نظرم جالب و قابل تامل (مرسی کلمه) اومد. یادمه سال 73 که کلاس سوم بودم، تو کتابمون، اون درسی که خانواده ی هاشمی می رفتند نماز جمعه خیلی طولانی بود و کلی خطبه باید حفظ می کردیم و بعد از نماز هم یک ماشین به صورت صلواتی خانواده ی هاشمی و فامیل وابسته رو می رسوند خونه. اما تو کتاب سپهر، خطبه ی نماز جمعه در حد چند خط بود و از آقای خیر و نیکوکار هم خبری نیست. احساس می کنم خود آقایون هم فهمیدند آششون خیلی شور شده دیگه.

.

یکی از لذت هایی که هیچ وقت واسم از بین نمی ره، خرید مدرسه ست. امروز با سپهر رفتم خرید. نمی تونم بگم چه احساس عجیبی داره دفتر نو ورق زدن.

هیچ نظری موجود نیست: