۱۳۹۲ بهمن ۲۱, دوشنبه

.

دیشب را دوست داشتم. بعد از مدت‌ها (همین یک ماه و اندی الان مدت‌هاست برای من!) احساس کردم دارم معاشرت می‌کنم. نشستن و حرف زدن از در و دیوار (آن در و دیواری که من دوست دارم) ولو شدن روی مبل و بلغور کردن حرف‌هایی که اساسا مهم هم نیستند اما همان لحظه فکر می کنی که چه چیزهای مهمی!
دیشب را دوست داشتم.