۱۳۹۲ شهریور ۱۴, پنجشنبه

مخاطب در دسترس نمی‌باشد. پیام شما از طریق پیامک به اطلاع ایشان خواهد رسید. کی؟ به ما ربطی ندارد. به شما هم! مخاطب هر وقت دلش خواست و حوصله داشت گوشی‌اش را روشن می‌کند. حال شما؟ به ما ربطی ندارد. به مخاطب هم.


"لیلا" را گذاشته‌ام ببینم. سرم سنگین است. "لیلا" را گذاشته‌ام ببینم. بگذار آتش بگیرم حتی. شاید از خاکسترها دوباره متولد شدم.
.
تک‌مضراب:
اولین بار که رضا رو دیدم، تو مراسم پختن شله‌زرد نذری بود...آذر ماه اون سال با رضا ازدواج کردم.... چند ماه بعدش، درست روز تولدم متوجه شدم که حامله نمی‌شم.
لیلا- داریوش مهرجویی

و طبعا ذلیل و بیچاره‌تر از من نیست در کوی تو....


هیچ نظری موجود نیست: