دیروز اعصابم خورد بود از اینکه listening تافلم را گند زدهام*، پا شدم برای خودم ناهار از چیپوتله، ماچوناچو! خریدم و کلی حال کردم. بعدش هم رفتم دو سه تا کیندل بوک از آمازون خریدم، بسیار هم باکلاس! بعد امروز کیندلم رو آوردم که از وایرلس دلیوری کتابهام بهره ببرم که خب میبینم که شارژ نداره! و خب یه ماه دیگه یه امتحان دیگه دارم و این وسط باید رزومه و این چیزها رو هم بنویسم. پیش استادا هم برم. کارای اون استادی که TAش شدم رو هم انجام بدم. شرکت هم که دیگه ترکونده! بعضی وقتها فکر میکنم رئیسم وقتی میگه قبل از رفتنت یه تصادف ساختگی درست میکنیم که یه بلایی سرت بیاد نتونی بری، همچین بیراه هم نمیگه! رسما لود کاری رو ترکونده! بعد من از صبح به سان چی! دارم کار میکنم و الان که ساعت 3 و نیمه کارم تموم شده، منتظر جلسه ساعت سه و ربعم که شروع شه! (بله!) و خب مغزم دوست داره استراحت کنه! اینه که درس نمیتونم بخونم! میخوام جلسه که تموم شد بدوم برم خونه، دوش بگیرم، ولو شم میوه بخورم و کتاب بخونم و بعدش که چرت زدم! تازه بشینم درس بخونم!
فردا هم جلسه کارفرما رو قصد دارم که نرم، میخوام آقای خ رو بفرستم به جام! بدم میاد از نشستن جلوی کارفرما و به تیکههایی که به خودت میندازه خندیدن!
*آخه هیچی هم نه listening؟؟؟ چرا آدم باید سر امتحان خوابش ببره خب! یا من مشکل دارم یا لکچر چگونگی کانالکشی آب در شهر فلان در سال فلان قبل از میلاد اصلا جذابیت نداره! K
۲ نظر:
من اولین تافل ام رو واسه اینکه پی.بی.تی بدم (اون موقع جو داده بودن که پی.بی.تی رو بهتر نمره میدن) رفته بودم کیش واسه امتحان! بعد انقدر لیسنینگ رو "گند" زدم که رو بقیه امتحانم دیگه نمی تونستم تمرکز کنم! امتحان که تموم شد انقدر اعصابم خرد بود که از جلسه اومدم بیرون راست ِ دماغمو گرفتم راه افتادم با سرعت رفتن! بعد از حدود یه ساعت پیاده روی ِ تند تازه به خودم اومدم دیدم یه جای برهوتی ام تو جزیره که مورچه پر نمیزنه! گم شده بودم دیگه! بعدم کلی دوباره اینور اونور رفتم تا یه تاکسی پیدا کنم که منو ببره هتل! تمام اونروز و روز بعدشم بق کرده بودم تو اتاق هتل درنیومدم از زیر لحاف که برم یه گشتی بزنم تو اون جزیره خراب شده!
بد چیزی ِ این امتحان بد دادن! از بچگی من مشکل داشتم باهاش.
بله بله
ما هم اون موقع کیش بودیم ;)
ارسال یک نظر