۱۳۹۱ تیر ۱۶, جمعه

.


مهم‌ترین چیزهای زندگی آدم ممکن است آنقدر ناگهانی عوض شود و آن‌قدر ترمیم نشدنی، که حتی می‌شود مهم‌ترین چیزها و پیوندها را هم فراموش کنی و تصادفی بودن همه‌ی آن‌چه اتفاق افتاده و همه‌ی آن‌چه ممکن است بعدا اتفاق بیفتد، به شدت درگیرت کند. من حالا دیگر سال دقیق تولد پدرم را به یاد ندارم، یا این‌که آخرین‌بار که دیدم‌ش چند سال‌اش بود، یا حتی کِـی بود. آدم تا وقتی جوان است، خیال می‌کند محال است این چیزها را فراموش کند و خودش را وسط همه چیز می‌بیند. وقتی که دیگر جوان نیستی، می‌بینی خیلی چیزها سُر خورده و رفته‌اند.

خوش‌بین‌ها- ریچارد فورد – همشهری داستان خرداد 91

هیچ نظری موجود نیست: