خسته و ناراضی از کار باشی و دوست داشته باشی کارت رو عوض کنی، تو دود و دم مسخره شهر پاشی بری سر یه کلاس مزخرف بشینی و میزان عصبی بوددنتو وقتی بفهمی که بدون اینکه گشنهت باشه، یه بسته چوبشور (فلفلی بود البته) و یه سالاد و یه بسته از این اسنک پفک طوریا با طعم ذرت و سبزی و یه بسته الویه با بربری! بخوری و همینجوری که داری از همهچی می نالی ایمیل بزنی به تی ای* که من هیچ ایدهای درباره تمرینی که باید دوشنبه تحویل بدیم ندارم! و هر حرف معمولی ای هم که میزنی همه بگن چرا اینقدر شاکیای حالا! بعد تو فکر کنی من معمولیم که! بعدشم بیای خونه و به جای اونهمه کاری که باید واسه فردا انجام بدی بخوابی و با سردرد پاشی و باز هم بیحوصله! چرا خب؟
.
پ.ن. دچار بیماری ای شدم که همه تمرینهای گروهی رو خودم باید انجام بدم!
این هفته تموم شه بهتر میشم؟ مسافر داره میاد! مسافر عزیز!
*TA
۴ نظر:
طبق فرهنگ مزخرف اما رايج فيس بوك، اون قسمت مسافر عزيز لايك (دوست داشته!!) ميشود!
بيماريت هم درمان نداره!! همينجوري پيش بره زياد دووم نمياري
:))
؛)
:*
ازینایی هستی که مث چی از فرهنگ مزخرف اما رایج استفاده می کنن و ** کلاس روشنفکری میذارن؟ آره؟
:)
p:
چند روزه که تا تنها می شم تو خونه که معمولا بیشتر از 6-7 ساعت می شه، هر چی می گردم هیچ نشونه ای از انرژی و نشاط پیدا نمی کنم...به زور ردبول، به زور موزیک به زور تلقین...ولی نتیجه نمی ده...و من حرصم می گیره از این هوای مزخرف و این که چه قدر روم تاثیر می ذاره...کثیف و سرد...
قبلا با یه کم پیاده روی بهتر می شد همه چیز... الان هیچ انگیزه ای وجود نداره برام...
به خدا اگه فردا بارون نیادااااا
ساره خموده شدیم رفت
اینجا الان داره بارون میاد
شاید بهتر شه این هوای کوفتی
پاشم برم حموم- شاید بهتر شم،ها؟
ارسال یک نظر