۱۳۸۸ آذر ۱۷, سه‌شنبه

نه حالا بی شوخی این 63 درصد که می گن کو؟


آقا یعنی چی که ما رفتیم هر چی دلمون خواست گفتیم بعد آقای برادر پلیس/ / ضد // شورش (هنوز نَشُستی اهمتی رو؟) هم اون طرف در بود واسه خودش و آقای برادر لباس/ شخص/ ی هم یه هندی کم دستش بود از ما فیلم می گرفت که آقای نگهبان رفت جلوشون وایساد نذاشت فیلم بگیره... بعد هیشکی به ما تو هم نگفت حتی! و پاشدیم رفتیم جلو بسیج که ای الهی موش بخورتشون هفت تا پسر بودن (شمردم به خدا) و چهارده تا دختر (ایضا) بعد هی داد می زدند شعار بدن (البته فقط پسراشون) که خب صدایی ازشون نمیومد که! بعد این طرف مردمو داشتند می زدند! کلا احساس خود هیچ بینی بهمون دست داد!
.
جدی اما فکر کنم بسیجی های دانشگاه ما رو برده بودن دانشگاه تهران!
.
یکی بره به این برادرا! یه کم شعار یاد بده خیلی خز و بی ربط بود شعاراشون.


۱ نظر:

م ی ل ا د گفت...

جون من وبلاگ این خواهر عرضشی رو بخون ببین در مورد 16 آذر چی نوشته.تو مخشون پشکل عنصر اصلیه
http://headlight.blogfa.com/