۱۳۹۴ بهمن ۸, پنجشنبه

.

هفته پیش به یک retreat رفتم از طرف دانشگاه. ترجمه‌‌اش احتمالا می‌شود گوشه عزلت :) گوشه عزلت دست جمعی! با آدم‌هایی که تا به حال ندیده بودمشان. هر کدامشان یک جور و با یک داستان. بعد صحبت کردیم. در مورد چیزهایی که اذیتمان می‌کند، در مورد قضاوت‌هایمان در مورد دیگران، در مورد قضاوت دیگران در مورد ما. در مورد وقت‌هایی که احساس کردیم طرد شده‌ایم. سه روز با هم بودیم و سه روز من خودم را بیشتر شناختم. حسم به دنیا و زندگی خیلی بهتر شده. دارم یاد می‌گیرم کم و کم‌تر قضاوت کنم. دلم برای خودم نسوزد. به خودم مطمئن باشم.
این روز‌ها فکر می‌کنم دارم بزرگ می‌شوم.
شاید در مورد آدم‌هایش بیشتر نوشتم.

هیچ نظری موجود نیست: