۱۳۸۹ فروردین ۱۶, دوشنبه

اعتدال بهاری؟

داشتم فکر می کردم برای بعضی ها احتمالا عید 89 خاطره انگیز و به یاد موندنی بوده، اونایی که امسال اولین عید زندگی مشترکشون رو کنار هم جشن گرفتند، اون هایی که امسال بعد از کلی دوندگی و پس انداز هفت سین رو تو خونه ی خودشون چیدند.
و خب بقیه چی؟ اون هایی که امسال جای خالی یه نفر تو لحظه های تحویل سال بدجوری خودشو نشون می داد. اونایی که تحویل سال- همون لحظه ای که همه سعی می کنند به طور موقتی هم که شده ناراحتی هاشون رو فراموش کنند- هر کاری کردند نتونستند جلوی اشکاشونو بگیرند. اونایی که امسال رو با این واقعیت شروع کردند که یکی دیگه نیست. دیگه هیچ وقت نیست.
امسال هفت سین نچیدم. امسال، لحظه ی تحویل سال، همون لحظه ی خاصی که همیشه برام خیلی بزرگ بود، جای خالی خیلی ها که انگار همه نزدیک و نزدیک بودند توی دلم سنگینی می کرد.
امسال زبانم به تبریک نمی چرخید.
.
تک مضراب:
با آن که نام شما را بسیار زمزمه می کنم
اما در این دقیقه نمی دانم از چه این بهار
در چندمین ماه سال می شکفد.
به گمانم کوچه ای در برزن بادها، بن بست است،
ورنه این سوز گزنده را سر بازگشت نبود.

هیچ نظری موجود نیست: