۱۳۸۸ دی ۲۵, جمعه


وقتی واسم اس ام اس اومد که "je crois que dans ma vie ce seulement toi que....o" هنوز چندتایی از کلمه هاشو بلد نبودم.. اما نرفتم تو دیکشنری نگاه کنم. save ش کردم تا آروم آروم بفهمم معنی جمله چیه! وقتی فهمیدم اما دیگه مهم نبود و به قول بعضی ها! اساسا این مسائل مطرح نبود دیگه! خب ازون موقع دیگه اس ام اسی رو save نمی کنم. کلمه هایی که بلد نیستم هم همون موقع نگاه می کنم! دوست ندارم چیزهایی رو تو مغزم این ور و اون ور ببرم که گوینده/ نویسنده شون اصلا یادش نیست که هم چین حرفی رو زده/ گفته یا هر چی! *
.
تک مضراب:
خوب می دانم
که یک روز صبح
با گرمای آفتاب روی صورتت بیدار می شوی
دوش می گیری و صورتت را اصلاح می کنی
پیراهن طوسی ات را می پوشی و کرواتت رو شل شل می بندی
لیوان خالی از چای ت را سر می کشی
و در حالی که خیس عرق شده ای
مرا تنها می گذاری
 و می روی
.
* زر می زنم. همه شان همین جا توی مغزم هست! کنار باقی خاطره های خوب یا بد دیگه! چون فکر می کنم این ها خاطره های منه! فقط مال من! مثل زن حامله ای که به با طرف به هم زده و حالا که پدر بچه نیست احساس انحصاری ای نسبت به جنینش دارد.
.
پ.ن. من حالم خوبه در ضمن! روحی و اینا رو عرض می کنم :)

۱ نظر:

maede گفت...

همه شان همین جا توی مغزم هست! کنار باقی خاطره های خوب یا بد دیگه! چون فکر می کنم این ها خاطره های منه! فقط مال من! مثل زن حامله ای که با طرف به هم زده و حالا که پدر بچه نیست احساس انحصاری ای نسبت به جنینش دارد.



عالی بود یعنی