- داریم با ماشین میریم جایی، یه نگاه به کیلومترشمار میکنه، میگه "شیشهزار و چارصد و ده کیلومتر راه رفته ماشینت" بعد یه کم فکر میکنه و میگه "تا مرکز زمین رفتی و ده کیلومتر برگشتی بالا"
- اومده اعلام میکنه قصد داره این تابستون کتاب کوچک فلسفه رو بخونه! بعد که بقیه نگاش میکنن میگه "میخوام فیلسوف یونانی بشم!"
۱ نظر:
>:D<
ارسال یک نظر